برای قیمت گذاری محصولات و خدمات استارتاپ ها روشهای متفاوتی وجود دارد در این مقاله قصد داریم بهترین استراتژی قیمت گذاری را بررسی کنیم.
تنها ۱۴۰ سال از زمانی که مفهوم قیمت به وجود آمده است میگذرد. قبل از آن اغلب معاملات یک نوع مذاکره بود. فروشنده سعی میکرد با هرچه گرانتر فروختن و خریدار با هر چه ارزانتر خریدن، این بازی را ببرد.
برای بیشتر خریداران در اغلب اوقات، قطعیت و قابل اعتماد بودن معاملهای که بدون ترس و جدل و زحمت زیاد انجام شود، ارزشمند است. و این ایده در حال فراگیر شدن است.
به هر حال این اتفاق خوبی است که مردم مختلف به روشهای متفاوتی رفتار میکنند، مشتریان خوب جایزه میگیرند و همچنان داد و ستد جریان مییابد.
امروزه امکان مذاکره برای عقد یک قرارداد اساسی در چند دقیقه توسط ایمیل وجود دارد. بهشرطی که هر دو طرف معامله برای پیش بردن مذاکره اهمیت بیشتری نسبت به آخرین ممیز اعداد قائل شوند. یا صادقانهتر رفتار کنند و به منافع بالقوه ی آینده، بیشتر از یک رفتار رقیبانه اهمیت بدهند.
در اقتصاد مبتنی بر «روابط بجای کمبود»، آسان سازی اینگونه روابط و اطمینان بخشی در آن به وعدههایی که در آینده محقق خواهند شد چنان سود آور و مفید است که داستان سراییهای خودخواهانهی معامله گرانی که فقط به پیروزی امروز به هر قیمتی میاندیشند، پست و بی ارزش به نظر میرسند .
قیمت گذاری محصولات و خدمات با رضایت مشتری
اولین قدم اساسی این است که منتظر دیگران برای برداشتن قدم اول نمانیم. هر کدام مان که به اندازه کافی برای رسیدن به آن معاملهی آسان و مطمئن ارزش قائل باشد، میتواند قدم اول را بردارد.
شما برای فهمیدن اینکه حدسیات شما در مورد رابطهی قیمت و رضایت صحیح نیست، نیاز به خواندن نظرات زیادی ندارید.
خیلی نادر است که کسی نظر بدهد: پنج ستاره.
و بگوید: محصول عالی نبود و اصلاً آن چیزی نبود که من میخواستم، ولی واقعاً ارزان بود، پس احسنت!
در واقع چیزهای مجانی (فیلم و موسیقیهای پخش زنده ، پستهای وبلاگی، سخنرانیها و …) تقریباً هیچ وقت، شادی دریافت یک جایزه را القا نمیکنند چون کمترین قیمت ممکن را دارند.
و تقریباً نظرات نادری هستند که می گویند: این محصول فوقالعاده است، این محصولی جادویی بود که همهی مشکلاتم را حل کرد، ولی من سه ستاره بیشتر به آن نمیدهم چون قیمت اش بالا بود.
اگر میخواهید رضایت ایجاد کنید، دو اصل را در نظر داشته باشید:
1) وعدههای مفید بدهید
2) بر روی آنها باقی بمانید
قیمت، بهجز یک مورد، ربطی به ایجاد رضایت ندارد: بهاندازهای پول بگیرید که میتوانید به وعدهتان عمل کنید. هیجان قیمت پایین بهسرعت از بین میرود، ولی درد عهد که شکسته شده و وعدهای که به آن عمل نشده، تا مدتهای طولانی باقی خواهد ماند.
مثال قیمت گذاری محصولات و خدمات
اگر محصولی تولید کنید که قیمت تمامشده آن برای تولید و بستهبندی 400,000 تومان باشد، آن را چند باید بفروشید؟
نمیتوان در رابطه با قیمت گذاری یک چیز قطعی گفت ولی یک روش ریاضی ساده میتواند به فهم شما از حساسیت قیمتگذاری کمک کند.
آیا قیمت 600,000 تومان باشد یا 800,000 تومان؟
خب با احتساب 600,000 تومان، شما 200,000 تومان سود خواهید کرد. اگر قیمت را 800,000 تومان در نظر بگیرید، 400,000 تومان سود میکنید یعنی دو برابر حالت قبلی.
یعنی اگر دو بار کالا را به قیمت 600,000 تومان به فروش برسانید، سود آن به اندازهی سود یکبار فروش 800,000 تومانی میشود.
فروش ۱۰۰ عدد کالا به قیمت 800,000 تومان، سود بیشتری نسبت به فروش 130 عدد کالا به قیمت 600,000 تومان عایدتان میکند.
کسی نمیداند منحنی تقاضا برای شما به چه شکلی دارد تبدیل میشود، هیچکس یقین ندارد که قیمتگذاری شما قرار است چه بر سر چیزهای دیگری که میفروشید بیاورد. ولی در مورد سود، با خودتان صادق باشید.
اصول قیمت گذاری
هنگامی که در حال قیمت گذاری محصولات و خدمات خود هستید؛ باید به ارزش طول عمر مشتری هم توجه کنید. چون در بعضی مواقع اگر محصولی یا خدماتی را بدون سود بفروشید اما مشتری به خرید از شما ادامه دهد و چیزهای بیشتری بخرد؛ سود خواهید کرد.
قیمت یک داستان است. داستانی که ما به خودمان و دیگران دربارهی پیشنهادمان تعریف میکنیم. همچنین قیمت مسیری است برای اینکه ما را قادر سازد که در کسبوکار دوام بیاوریم.
عبارت «بسیار با ارزش» شباهتی با عبارت « ارزان قیمت » ندارد. «قیمت» چیز واضحی است که میشود از فرسنگ ها دورتر آن را دید . ولی «ارزش» چیز نامحسوس و لطیفی است . برای فهمیدن «ارزش» یک چیز ، باید آنرا تجربه کرد.
ارزان فروشی آخرین راه چاره ، برای فروشندگان ناشکیبا و ترسویی است؛ که از بیان ارزش واقعی یک محصول یا خدمات برای خریداران ناتوان هستند.
در ضمن خواندن مقاله عامل اصلی شکست استارتاپها چیست؟ خالی از لطف نیست.